نام:

نام خانوادگی:

پست الکترونیک:



شنبه ۱۶ آبان ۱۳۹۴ 16:39

بنیاد ترجمه و نشر را احیا کنیم/یادداشت کاظم‌سادات اشکوری

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- کاظم سادات اشکوری، شاعر و مترجم: در خصوص ترجمه دو موضوع یعنی ترجمه آثار درجه اول خارجی به فارسی از یک سو و از سوی دیگر ترجمه آثار ارزشمند ادبیات معاصر فارسی به چند زبان فراگیر خارجی باید مورد توجه جدی قرار گیرد. در این زمینه باید تأکید کنم که با در نظر گرفتن نیازهای فرهنگی این دوران، بیش از هر زمان دیگر نیاز به تأسیس بنیادی مانند بنگاه ترجمه و نشر کتاب در کشور احساس می‌شود.
 
درباره این ضرورت بسیاری از کارشناسان و دلسوزان تاکنون ابراز عقیده کرده‌اند و راهکارهایی را نیز ارایه داده‌اند. در حال حاضر نهادهایی در جمهوری اسلامی ایران برای ترجمه شماری از آثار نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی کارهای مثمر ثمری انجام داده‌اند. اطلاع دارم و کم و بیش می‌دانم که مسوولان مربوطه در این عرصه زمینه را برای ارایه چه خدماتی فراهم می‌کنند. در واقع چند نهاد دولتی و خصوصی طی یک دو دهه اخیر برخی آثار شاعران و نویسندگان معاصر کشورمان را توسط مترجمان ایرانی ترجمه و چاپ کرده‌اند و در دیگر کشورها منتشر ساخته‌اند.
 
طبعاً این نهادهای دولتی و خصوصی درباره ترجمه آثار فارسی شناخت کافی دارند و این کار را هم به درستی انجام می‌دهند. ما نمی‌توانیم در کار آن‌ها دخالت کنیم و مثلاً بگوییم فلان اثر را ترجمه کنید و فلان اثر را ترجمه نکنید. با عقل هم جور در نمی‌آید که وقتی می‌خواهند آثار نویسندگان و شاعران ایرانی را ترجمه کنند به اصطلاح آثار میان‌مایه و متوسط را وارد بازار جهانی کتاب کنند. بنابراین بعضاً آثار شاخص شاعران و نویسندگان مطرح امروز به زبان‌های روسی، ایتالیایی، فرانسوی و انگلیسی ترجمه و منتشر می‌شود.
 
البته اگر احتمالاً به شکل گزینشی وارد عرصه ترجمه ادبیات معاصر شوند خواه و ناخواه حاصل کار درخشش لازم را نخواهد داشت. من نمی‌خواهم و نمی‌توانم وارد جزئیات این مقوله شوم چرا که  به هر تقدیر  سخنم رنگ و بوی سیاسی پیدا می‌کند؛ در حالی که بحث ما معطوف به ادبیات است. باید دید آیا ترجمه‌ها در راه شناخت ادبیات ایران مفید بوده‌اند یا نه که به گمان من تا حدود قابل ملاحظه‌ای مفید واقع شده‌اند در این میان گاهی از سوی منتقدان گفته می‌شود که ترجمه ادبیات معاصر کشور به زبان‌های دیگر اغلب با تکیه بر روابط و بده بستان‌های سیاسی-فرهنگی انجام می‌شود. اگر چنین باشد نتیجه کامل و دلخواه همگان دور از دسترس قرار می‌گیرد.
 
معتقدم که در این زمینه باید با رویکردی معطوف به وسعت نظر و شایسته‌سالاری حرکت کرد. یعنی هر اثری که از جمیع جهات شایسته ترجمه به زبان‌های خارجی است، ترجمه شود. می‌دانیم که آثار نویسندگانی مانند زنده‌یاد هوشنگ گلشیری و احمد محمود و محمود دولت‌آبادی –بدون تکیه به روابط خاص!- بارها به زبان‌های دیگر ترجمه شده‌اند. اگر بخواهیم در این عرصه حرفی اساسی برای دنیا داشته باشیم باید در واقعیت موجود بپذیریم که تنها با کار گزینشی و مثلاً با ترجمه کتاب‌هایی مانند «دا» و آثار احمد دهقان و چند نویسنده دیگر در این ردیف کار تمام نشده و آثار نویسندگان و شاعران دیگری هم بدون سفارش این و آن توسط مترجمان خارجی به زبان‌های دیگر برگردانده شده‌اند.
 
 از سال‌ها پیش در کشور همسایه ما ترکیه تشکیلات و سازمانی شکل گرفته است که آثار ارزشمند نویسندگان و شاعران مطرح آن کشور را  به زبان‌های خارجی توسط مترجمان خارجی ترجمه می‌کند. به نظر می‌رسد امروزه در کشور ما نیز بیش از هر زمانی به تشکیل چنین موسسه‌ای نیازمندیم. بنیاد مورد اشاره قبل از انقلاب فعال بود و بهترین آثار خارجی را که توسط مترجمان زبده به فارسی ترجمه می‌شد، به دست مخاطبان ایرانی می‌رساند.