من یک مقتولم اولین مجموعه داستان فاطمه فاطری است که به تازگی در انتشارات به نگار به چاپ رسیده است. این مجموعه شامل 17 داستان کوتاه است و همانطور که از عنوان اثر انتظار میرود: دورن مایه مرگ در اکثر داستانها نقش پررنگی دارد. از دیگر ویژگی اثر میتوان به خلق تصاویری که به خوبی در ذهن خواننده حجم و شکل پیدا میکنند نام برد، همچنین استفاده جا به جا از دیالوگ که خوانش داستانها را روانتر میکند. اینکه نویسندهای در اولین کتابش تا این حد جسورانه از دیالوگ استفاده کند جای کنجکاوی و همینطور تبریک دارد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
«مطمئنی جواب میده. بلد نیستم نقش بازی کنم، گفته باشم.»
«نقش چی؟ ظاهرت نقششو بازی میکنه. کافیه یهجا بنشینی جماعتو نگاه کنی، فقط ارتباط تصویری. با یهنمه روانشناختی اجتماعی تا احساس مردمو تو چنگ بگیری.»
«پولش چی؟»
«نصف نصف»
«حالا طرف کیه؟»
«از بچههای ترم شش گریم. کارش درسته.»
زد به شانهام: «درست و درمون جیب مردمو کف میریم.»
«حتما اون هم سهم میخواد دیگه؟»
«فقط مزد دست.»
«کی قرار ه بریم پیشش؟»
«همین فردا.»