نام:
نام خانوادگی:
پست الکترونیک:
فرزانه دوستی نویسنده، مترجم و پژوهشگر متولد تهران و دارای مدرک کارشناسی ارشد زیان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه شهید بهشتی است. در سال 1387 پایاننامهی ارشد خود را باموضوع روایتشناسی تصویری و ارایه خوانشی تلفیقی برپایهی نظریههای دومتنیت لورن کوئیسترا، ترامتنیت ژرار ژنت و روایتشناسی تصویری گوران سونسون و با راهنمایی دکتر احمدزاده و دکتر نجومیان به پایان رساند و همچنان مشغول پژوهش و مطالعه در مقطع دکتری ادبیات انگلیسی است. وی تخصص اصلیاش را مطالعات تطبیقی و بینرشتهای میداند. از فعالیتهای حرفهای او میتوان به خبرنگار و مترجم سرویس بین الملل خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)؛ سردبیر نشریه تخصصی انگلیسی «آستانه» (دانشگاه شهید بهشتی)؛ «دستیارپژوهش» در دانشگاه شهید بهشتی و... اشاره نمود.
فرزانه دوستی، اخیراً کتاب «فریای هفت جزیره» اثر جوزف کنراد را ترجمه کرده و با همکاری انتشارات بهنگار منتشر کرده است. او فارغالتحصیل رشتهی ادبیات انگلیسی است و به اعتقاد خودش آن را نسبتاً خوب خواندهچون علاقه و حرفهاش بوده است. خانم دوستی تخصص اصلیاش را مطالعات تطبیقی و بینرشتهای میداند. گفتوگوی کوتاه زیر درباره همکاریاش با بهنگار و حرفهاش است.
کار ترجمه را تحصصی دنبال میکنید یا تفننی؟
به تقابل بین تخصصی و تفننی اعتقادی ندارم. ترجمه کاری شدیداً تخصصی است به هر شکلاش. ترجمه بخش مهمی از حرفه ادبیام است اما شغل تمام وقتم نیست.
بازار کار ترجمه ادبیات داستانی در ایران چطور است؟
مثل خیلی از جریانهای فرهنگی ادبی دیگر، بیضابطه و قاعده پیش میرود و همین آسیب پذیرش کرده است. صنعت ناقصی است که (از حیث فرهنگی) گاهی مترجم را در جایگاهی – به غلط – بالاتر از نویسنده مینشاند و (از حیث اقتصادی) البته اغلب کوشش جانکاه ِ مترجم را قدر نمینهد.
ترجمه فریای هفت جزیره اثر کنراد با توجه به بازیهای زبانی نویسنده، به نظرتان چطور بود؟
ترجمه آسانی نبود به رغم اینکه کنراد را از سالهای نخستِ تحصیلم خوانده بودم و سبک و سیاق نوشتنش را خوب میشناختم. از ترجمه نسبتاً راضی هستم، اما اینکه از عهده برآمدهام یا نه، استنباط خواننده هم شرط است.
با توجه به لحن و سبک نویسنده اثر، ترجمهای وفادارانه انجام دادهاید، چطور به این هدف رسیدید؟
البته تعریف من از ترجمه وفادارانه با ترجمه درست و کمغلط فرق میکند. با توجه به فاصله عمیق و بسیط فرهنگی، دورهای و زبانی بین ما و کنراد، فکر نمیکنم هیچ ترجمهای بتواند داعیهی وفاداری داشته باشد، و چه بهتر!
استقبال مخاطبان از این داستان و همچنین ترجمه خود شما چقدر بود؟
استقبال بهتر از چیزی بود که انتظار داشتم. البته کتاب همه جا توزیع نشد، خوب خوانده و دیده نشد، به دلایل مختلفی، اما تا آنجایی که به نظر صاحبنظران برمیگردد، گویی ترجمه رضایتبخشی بوده و نظرات دلگرمکنندهای از خوانندههای حرفهای آشنا با کنراد درباره برگردان زبان و لحن به دستم رسید. «فریای هفت جزیره» داستانی عاشقانه است که حتا در غرب هم کمتر خوانده و در فهرست آثار کنراد مغفول مانده است. یک دلیل اصلی ترجمهاششاش
هم فارسی کردنِ یک متن ناموجود بود و میتوانم بگویم به هدفم رسیدهام.
تجربه کار با بهنگار را چطور دیدید؟
بهنگار تیم جوان و باانگیزهای دارد و به رغم دشواریهای ریشه دواندن در بازار نشر، سعی کرده انتخابهای ادبی قوی و قابل دفاعی داشته باشد، این خوب است.
کار جدیدی در دست دارید؟
در فاصله سالهای بعد از ترجمه فریا، چند کار داستانی و غیرداستانی را به پایان رساندم که به زودی منتشر میشوند. چندسالی تمرکزم را روی تالیف کتاب پژوهشیام و سپس ترجمه کتاب در حوزه نظریه ادبی خواهم گذاشت.